فرشته کوچک من

فرشته ی من

1391/8/17 15:34
نویسنده : الهام
352 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم

دیگه حتی نای نوشتنم ندارم

نمیدونم صدامو میشنوی یا نه!؟

 نمی دونم دلت برام تنگ میشه یا نه!؟

 نمی دونم میبینی چقدر دلتنگتم یا نه!؟

کوچولوی من باز دیشب خوابتو دیدم

اگه بدونی چقدر تنهام بابایی صبح میره شب میاد

حتی حوصله ندارم غذا بخورم چه برسه به این که برم بیرون

دلتنگتم دخترم

دختره نازم دیگه عکساتو نگاه نمی کنم که کمتر دلتنگت بشم اما تو میای تو خوابمو نگاهم میکنی

عزیزم چی کار کنم دلم می خواد اون چشمای نازتو ببینم اما با خودم میجنگم که عکساتو نگاه نکنم

بهم بگو چی کار کنم

چطوری بهت فکر نکنم

به ٩ ماهه که تو دلم بودی

به لحظه ی قشنگه تولدت

به اون وقتی که برای اولین بار بغلت کردم

دیگه نای فکر کردنم ندارم

عزیزم برام دعا کن

همیشه به یادتم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

nafiseh
17 آبان 91 15:44
elham jon man lahze lahze be yadetam- aslan behet nemigam behesh fekr nakon vali in jor mavaghe zekr kheili bego ta arom beshi- khoda behet sabr bede azize delam
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
18 آبان 91 0:03
از خدا برات آرامش خواستم و یه نی نی سالم و صالح که انشالله زودی بهت میده ... دوووووووووووووووست دارم
مامان سارا
18 آبان 91 8:56
سلام دوست عزیز ، الهام جون. از پروردگار مهربون می خوام به اندازه مهربونیش که بی حد و اندازه است یه بار دیگه مهربونی کنه و باز بشی مامان یه فرشته از فرشته های بهشتش. راشتشو بخوای دیروز داشتم به کامنت های وبلاگ کیان جواب می دادم که کامنت زینب جون رو دیدم و با خوندن وبلاگش انقدر بهم ریختم که از دیروز بی قرارم ، موقع خوابیدن براش خیلی دعا کردم ، امروز اومدم یه سری بهش بزنم که لینک شما رو دیدم ؛ غمم دو برابر شد . مامانی عزیز تو و زینب جون هنوز مامانی های نازید که به زودی فرشته هاتون از بهشت میان پیشتون . برای زود رسیدن اون روز دعا می کنم . به منم سر بزن اگه دوست داشتی . ( خدا جونم خیلی حواست به الهام جون و زینب جون باشه ، خوب ؟ )
آراسته
18 آبان 91 16:26
سلام هر چی نوشتی از ته قلب من نوشتی چی کنیم دیگه چی می تونیم کنیم
مرجان مامان آران
20 آبان 91 0:53
عزیزممممممممممم تو رو خدا انقدر خودتو ناراحت نکن میدونم واقعاااااااااااا سخته ولی به فکر خودت باش راستی اگه عیبی نداره رمزتو بزارتو وبم مرسی
شادونه
22 آبان 91 11:40
ازخدامیخوام همیشه دستات و دردستش بگیره حتی اگریادت رفت دستات وبه سمتش درازکنی. عزیزم این حرفم همیشه یادت باشه دخترگلت همیشه داره ازاون بالا نگاهت میکنه بچه ها دلشون نمیخوادمامانشونو غمگین ببینن پس بخاطردخترم که شده همیشه لبخندبزن. مادرشدن یعنی ازخودگذشتن پس ازخودت بگذروبخاطرگلت لبخندبزن.
سانی مامی شادیسا
22 آبان 91 12:22
الهام جونممممممم فدای اون دلت بشم روزها و شبهای سختی رو داری میگذرونی. انشاله که خدا خودش بهت ارامش و صبر بده. مطمئنم که فاطمه کوچولو از بهشت برات دعا میکنه...
نازی
25 آبان 91 3:08
نوشته هات داغ دلمو تازه کرد و با خواندن اونها اشک از چشمام سرازیر شد و یاد دخترم افتادم. چه باید کرد باید سوخت و ساخت چون سلاح خداست و فرزندانمان امانت خدا هستند هر وقت دوس داره به ما هدیه میده و هر وقت هم صلاح بدونه اونهارو به سفر ابدی می بره
نرگس مامان باران قلنبه
21 مرداد 92 18:16
سلام الهام جان وقتی نوشته هاتو خوندم خیلی نارحت شدم و دلم گرفت امیدوارم خدا یه نی نی بهت بده تا همیشه مونست باشه میتونم بپرسم چرا دخترکتون پرواز کرد